سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که همراه آرزوى خویش تازد ، مرگش به سر در اندازد . [نهج البلاغه]
تو این زمانه که همه چیز سرجای خودش نیست... ما چرا ...
تو این امتحان سنگین، مستمر و فرسایشی که خدا برای ما در نظر گرفته آخه چرا ما...
تو این شرایط که حق مثل باطل وباطل در لباس حق جلوه می کنه و بصیرت قطره ای خدات تومن هم فروخته نمیشه ماچرا...

خدای من،  چرا ما نتونسیم تاحالا راه مستقیم رو پیدا کنیم و خودمونو تو اون راه راهی کنیم .
نه از سر ناشکری ،بلکه برای کشف حق خدای من : چرا؟
تو که از دلها آگاهی خدای زیبای من. توکه خشم و خوشنودیم - غم و مسرتم - شوق و کسالتم دست توست. چرا...
.
یه عنایتی.
یا صاحب الزمان یه نگاه... تمومه ها آقا جان...فقط یه نگاه
***
آقا محمد عبدی ... یه نظر کن. مدد کن. دستمونو بگیرو برسون به دامن ارباب. راهنمامون باش. اینقدر مصلحت طلب و محافظه کار شدم که دیگه نگاه نمی کنی، آره؟
باشه . بخدا یه  شکایتی ازتون می کنم به یه خانومی که مجبورشین ...
از خودم من شاکیم آقا محمد... آقا غلامرضا من... من شاکیم... پس کجاس ندای لبیکتون... کجاییین.......
***
"و ما چه می فهمیم عند ربهم یرزقون یعنی چه"
من میدونم یعنی اینقدر پاک و خوب میشن ...اینقدر به خوبیها عادت می کنن که نگاه به  کر و کثیفایی مثل ما نمی کنن. کسر شانه

ولی عاشق عاشقه



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط العبد 88/11/3:: 2:19 عصر     |     () نظر

درباره

العبد
به یاد شهیدی که خاطراتش الگوی جاماندگان ، و یادش شعله ایست بر این فراق جانسوز... شهید ابراهیم هادی
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها